دعوای قلع و قمع بنا در چه مواردی مطرح می شود؟
قلع و قمع بنا ، یکی از دعاوی شایع مطروح در مراجع قضائی است که جهت امحاء و از بین بردن بنا و تاسیسات و … طرح میشود.
این دعوا زمانی مصداق دارد که شخصی ملک دیگری را من غیر حق تصرف میکند و اقدام به ایجاد بنا و کاشت درخت و زرع بذر و … مینماید.البته ممکن است اصل تصرف، عدوانی نباشد و شخص با اذن مالک، متصرف ملک شده باشد اما این اذن صرفا جهت تصرف بوده و متصرف مجاز به ایجاد بنا و تاسیسات نبوده است. در این صورت نیز آثار ایجاد شده در صورت درخواست مالک، قلع و قمع خواهند شد.
بدیهی است که این دعوا فقط در مورد اموال غیر منقول مصداق دارد و در مورد اموال منقول میتوان، اعاده به وضع سابق را از دادگاه تقاضا کرد.
خواهان این دعوا میتواند مالک عین یا منفعت باشد؛ بنابراین مستاجر نیز میتواند دادخواست قلع و قمع بنا را تقدیم کند. همچنین شخصی که از طرف مالک، متصرف باشد هم میتواند به قائممقامی از مالک، خواهان دعوا باشد؛ مثل وکیل و امین و خادم.
خوانده دعوا نیز شخصی است که بدون داشتن حق قانونی یا قراردادی، اقدام به ایجاد و احداث بنا و تاسیسات، غرس اشجار یا زرع زراعت کرده است. ضروری است خواهان تمامی متصرفین ملک را در دادخواست خود مورد خطاب قرار دهد؛ در غیر اینصورت دادگاه قرار عدم استماع دعوای قلع و قمع را به علت عدم تصرفات انحصاری خوانده در ملک، صادر می نماید.
قانونگزار در ماده 3 قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها اقدام به جرم انگاری تغییر کاربری املاک زراعی موضوع این قانون نموده و قلع و قمع بنا را به عنوان یکی از مجازاتهای این جرم معین نموده است.
در مورد این جرم، با صدور حکم کیفری ، قلع و قمع بنا نیاز به طرح دعوای حقوقی ندارد. (رای وحدت رویه شماره 707 هیئت عمومی دیوان عالی کشور)
اما در صورتی که حکم صادره مستند به ماده 690 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی باشد، صرف صدور حکم محکومیت برای قلع و قمع بنا کافی نیست و تقدیم دادخواست حقوقی ضروری میباشد.